۱۳۸۸ اسفند ۲۰, پنجشنبه

نوروز


« سبز می شود صدای لحظه
و سُرمی­خورد نگاه آینه
بر سیب و سبزه و سنبل
که جوانه می­زند هر بهار
بر بی قراری نوروز

چرخ می­زند ماهی قرمز
در بلور واژه­
و قد­ می­کشد اشک و بوسه و لبخند
در آغوش حرف و نگاه

سال تحویل می­شود
و هفت آسمان پرنده می تراود
از بام های شهر من
که خانه تکانی را از نگاهش آغازکرده است

اینجا ایران است:
صد و سه بهار امید آزادی.»


نوروز یکهزار و سیصد و هشتاد و نه خورشیدی فرخنده؛
ماندانا زندیان

هیچ نظری موجود نیست: