هزار جای آسمان هم که پاره شود
تو نیافتادی
و برگچهای
که از آینه ریخت
و کلام شدیم
در تقابل و تکاثر
..
بر سایهات نشستم
و از تصویرم قد کشیدی
و یکی شدیم
تا برگچه
تا بی درخت
و هزار جای آسمان هنوز که پاره شد
و من نیافتادم
تا خاک از کویر تا نشود
..
و هیچکس صدای آینه را صیقل نداد
تا شنیده شود بر عکس
دور از عمودِ خوابِ قاب
در بسط یک اشارت کوتاه
............................تا ماه .. بر سایهات نشستم و از تصویرم قد کشیدی و یکی شدیم تا برگچه تا بی درخت و شد کوتاه ...................تا ماه .. بروزويل کاليفرنيا ٢١ می ۲۰۰۸
۱۳۸۷ خرداد ۸, چهارشنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر