آخرین شمارهی فصلنامهی پایاب انتشار یافت. این نشریه که به همت محمدرضا مدیحی شاعر و همکاران او منتشر میشود ضمن چاپ مطالب گوناگون مثل شعر، نقد شعر، ترجمه و قصه هر شماره اختصاص دارد به معرفیی چهرهای ادبی.
در مورد نحوه انتخاب این هنرمندان مدیحی در جواب خوانندهای که پرسشگر است میگوید:
"هنرمندانی که صفحاتی از هر شمارهی پایاب ویژهی معرفیی آنها میشود معمولأ در این دایره که هر جا باشند، نیستند و در شمار کسانی که پانسیونر دایمیی محافل مطبوعاتند قرار ندارند و از آن گریزانند و غالبأ اعتنایی به چنین نامآوریها نداشته و میدانند که به قول نیما: «آنچه تیمار مرا میدارد کار من است.»"
برای پایان دادن به این خلاصه بعضی از اشعاری را که در معرفینامهی کوتاهی از بهرام مرادی زیر عنوان «نگاهی به پنجرهای به اندازهی قرص ماه» از مجموعهی شعر پنجرهای به اندازهی قرص ماهِ حسین پیرتاج در شماره اخیر پایاب آمده است را برایتان نقل میکنیم.
.
١
هیچ عصری پایان تو نیست
باد فقط شعرهای تهی ازعشق را ........................
با خود خواهد برد
...............................................................ص ١١٩ .
٢
ترا دوست خواهم داشت
اما فقط این کافی نیست
دوست داشتن قطرهایست
از آن اقیانوس که بین ما باید طی میشد.
..................................... ........................ص ٤٧ .
.
٣
خصلت فردا دیر بودن آنست
همین امروز
...........باید دوستت میداشتم
.............................................................ص ١١٨
.
٤
من گذرگاه اسبها را
................از یاد بردهام
...............و در پیچ خاکسترین خودروها
..............یادم نیست
..............که آسمان در اصل
................................آبیست
...........................................................ص ١٧٩
.
٥
آنجا کجاست؟
که رودخانه نقاشی شده بر دیوار!
آنجا کجاست؟
صدای پایی از آب به گوش نمیرسد!
آنجا که از دکُهای آب میخرم
...................ولی دلم تشنه میماند.
.........................................................ص ٣٠٤
..
٦
لای بوتههای شعر به دنبال خودم میگشتم
.........و تمشک آفتاب
..................رسیده بود.
.......................................................ص ٧٣
.
٧
رنگینکمان را فرصتی بود اندک
پس شتاب کردم
تا شکوه با هم بودنِ رنگها را
.....................بهتر بشناسم.
...........................................................ص ٨٠
.
٨
شعرپایان نمیگیرد
درختان همیشه صلحجو خواهند ماند
و شکوفههای رنگارنگ تفنگ را نخواهند شناخت.
..........................................................ص ٨٧
.
٩
تو غنچهی درخت مهتابی
......................و تاریکی
......................جلودار شکفتنات نیست.
......................................................ص ٣٠٥
۱ نظر:
با تشکر از پایاب و شعرهای خوبی که انتخاب کرده ان و تشکر از شاعر این شعر ها
ارسال یک نظر